مغز به گونه ای طراحی شده است که تنها چیزهایی را به خاطر می سپارد که برایش کاربردی باشد. صرف نظر از جذابیت موضوع، اگر نتوانید اطلاعات را در زندگی شخصی و کاری خود به کار ببرید، مغز بلافاصله آن اطلاعات را فراموش میکند. پس وما در کلاس هایی شرکت کنید که همین الان برایتان کاربردیست و خواندن مجلات کم محتوا  و عمومی تا حدالامکان متوقف کنید، در عوض کتاب هایی که متخصصان رشته شما نوشته اند، مطالعه کنید. کتاب هایی را بخوانید، ویدیوهایی را ببینید که  اطلاعات کاربردی در خود دارند و میتوانید آن اطلاعات را برای بهبودی کیفیت شغل و زندگی خود مورد استفاده قرار دهید.


میدانیم که هارد دیسک صرفا فضایی برای ذخیره سازی اطلاعات است و CPU مغز کامپیوتر و برای پردازش است، حال منظور از این جمله ( درهزاره سوم CPU  باشید نه Hard Disk ) چیست ؟

در هزاره سوم برای هر کار ساده ای حتی خرید کردن ما نیاز به داشتن اطلاعات درباره محصول اعم از کیفیت، قیمت، نظر دیگر خریداران و. داریم و ما این اطلاعات رو میتوانیم توسط سایت های خرید آنلاین به دست بیاوریم یا اینکه درباره دارویی میخواهیم اطلاعات کسب کنیم و ما سریع اسم دارو رو توی گوگل سرچ میکنیم و شاید چندین سایت را بررسی کنیم تا به مطلوب خواسته مان برسیم، دوستی از ما سوالی درباره تاریخ خاصی از کشورمان میپرسد و ما سریعا سرچ میکنیم تا اطلاعات مورد نظرمان رو پیدا کنیم و به دوستمان بگوییم و چیزهایی از این قبیل.

ما در هزاره سوم درواقع نیازی به ذخیره اطلاعات در ذهن خود نداریم البته اطلاعاتی در ذهن ما به علت کاربرد آن اطلاعات در زندگی شغلی و زندگی شخصیمان ذخیره شده است.

ما به دنیای بینهایت اطلاعات متصل هستیم و برای هرموضوع میتوانیم به میلیون ها منبع اطلاعاتی در زبان های مختلف دسترسی داشته باشیم و ذهن ما درواقع به عنوان مغز ( پردازش کننده ) عمل میکند و اطلاعات را از طریق اینترنت دریافت و پردازش میکند و دیگر نیازی به حفظ کردن خطوط کتاب ها نیست، در واقع اگر موضوع شما درباره تخصص شما نیست، شما نیازی به خواندن کتاب هایی درباره آن موضوع ندارید، به علت استفاده نکردن از آن موضوعات قسمتهایی از آن موضوعات فراموش میشود و همچنین ممکن است از اطلاعات به روز آن موضوع خبری نداشته باشید و از اطلاعات منسوخ شده استفاده کنید.


 در هزاره سوم ما دیگر نباید هارد دیسک باشیم، دیگر نیاز نیست از ذهنمان برای جمع کردن اطلاعات استفاده کنیم باید پردازنده باشیم ما با کمک اینترنت به دنیایی از اطلاعات متصل هستیم و فقط باید با ذهنمان این اطلاعات خام را تحلیل و پردازش کنیم و خروجی مطلوب را استخراج کنیم.

 

شاید این سوال در ذهن شما مطرح شده که یعنی ما نباید چیزی را حفظ کنیم و از مغزمان اطلاعاتی را بیاوریم،  یعنی از مغزمان استفاده نکنیم؟

پاسخ این است که مغز ما برای کار کردن است ولی کار کردن به عنوان پردازش نه به عنوان انبار کردن دانش. 

انبار کردن دانش اگر مورد استفاده قرار نگیرد هیچ سودی ندارد و این انبار در دنیای اینترنت وجود دارد و البته میلیونها جلد کتاب چاپ شده و ویدیوها و سخنرانی ها و کلاس ها حضوری وآنلاین و 

اما پردازش اطلاعات به معنای استفاده از دانش موجب ایجاد تکنولوژی جدید ، ایجاد تئوری های جدید و راه حل های جدید برای حل مساله ها میشود.


موضوع دیگر مورد بحث این است که جامعه، انسان هایی که اطلاعات را  از ذهنشان نمیخوانند را بی سواد میدانند!

شاید برای برنامه نویسان این موضوع قابل درک تر باشد چرا که برای هر موضوعی ک نمیدانند یا برای یافتن راه ساده گوگل میکنند تا کتابخانه یا سایتی آنلاین پیدا کنند تا کد های بهتر و دقیق تر و کم حجم تری بنویسند،  آنها میدانند که این دلیلی بر بیسوادی نیست اطلاعات به روز گرفتن و به اصطلاح گوگل کردن  یک نوع مهارت است.

چه بسا بعضی از افراد همان اطلاعات مغز خودشان را استفاده کنند با درست ترین حالت ممکن ولی اون اطلاعات دیگر قدیمی شده باشه و به روز آن در گوگل وجود داشته باشد.

درواقع دانش خام در ذهن با تجربیات و شخص در دنیای واقعی متفاوت است و این موضوع را فراموش نکنیم که تجربیات انسان ها به عنوان منبع انسانی مهم ترین منبع برای سازمان هاست.


 به عنوان شخصی که در هزاره سوم به عنوان انسان حضور دارد، باید از اینترنت به عنوان منبعی برای دانش خام استفاده کند و با ذهن خود اطلاعات را تحلیل و پردازش کند تا به موفقیت و پیشرفت و حل مساله هایش برسد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها